معنی حجامت کرده - جستجوی لغت در جدول جو
حجامت کرده
(حِ مَ کَ دَ / دِ)
محجوم
ادامه...
محجوم
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حجامت کرنا
اصلاح کردن، یک فنجان بردارید
ادامه...
اِصلاح کَردَن، یِک فِنجان بَردارید
دیکشنری اردو به فارسی